زمینه و هدف: زمینۀ انجام این پژوهش، مشکلات موجود در عرصۀ اجرایی برای مدیران نیروی انتظامی در زمینۀ کنترل و مقابله با بحرانهایی است که تعدادی از معترضان آنها زنان میباشند که با توجه به کمبود نیروی پلیس زن در مقابله با اغتشاشگران، مشکلات مذکور در زمینۀ مدیریت بحران ایجاد میشود و هدف آن، بررسی مشکلات موجود و ارائه الگوی اقدامات لازم در این خصوص برای واحدهای یگان ویژۀ ناجا است. روش: این تحقیق بر اساس نوع و هدف پژوهشی، کاربردی و با ماهیت توصیفی - پیمایشی است. جامعۀ آماری، مجموعۀ کارشناسان خبرۀ یگان ویژه و ستاد ناجا با حجم نمونه 56 نفر بوده است. ابزار گردآوری، پرسشنامۀ محقق ساخته بر مبنای طیف لیکرت است که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی آن با روش باز آزمایی و از طریق آلفای کرونباخ در کل 845/0 بهدستآمده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای فریدمن و تی تک نمونهای استفاده شده است. یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد بهکارگیری ظرفیت پلیس زن در یگان ویژه برای کنترل زنان اغتشاش گر در بحرانها و اعتراضات اجتماعی، تأثیر زیادی در انجام بهینۀ مأموریت دارد. با توجه به محدودیت جذب نیروهای جدیدالاستخدام، راهکارهای کلی افزایش ظرفیت بهکارگیری زنان در یگان ویژه به ترتیب اولویت عبارتاند از: جذب نیروی تخصصی پلیس زن در حد مقدورات سازمانی، استفاده از ظرفیت جذب پلیس افتخاری زن و استفاده از ظرفیت پلیس زن موجود در سایر یگانها. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد استمرار آموزشهای تخصصی و عمومی، افزایش انگیزههای معنوی و مادی و نظارت و کنترل مستمر بر نیروهای پلیس افتخاری و سایر نیروهای پلیس زن که در اختیار یگانهای ویژه قرار میگیرند، لازمۀ استفاده از این نیروها در یگانهای ویژه است.
کلید واژه ها:پلیس زن، نیروی انتظامی، انگیزه ، کنترل ، آموزش پليس زن ، نظارت، ناجا ،یگانهای ویژه، اغتشاش، پلیس افتخاری زنان اغتشاشگر ، آشوب خیابانی
مقدمه و هدف پژوهش: استان گیلان، یکی از استان هایی است که از آمار و ارقام بالایی در زمینه طلاق برخوردار است. نگاهی به شاخص نسبت ازدواج به طلاق در گیلان، حکایت از آن دارد روند این شاخص، طی سال های 90 تا 95 رو به کاهش است، این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر تقاضای طلاق در شهر رشت و با استفاده از رویکردهای مبادله و شبکه انجام شده است.
روش پژوهش: روش این تحقیق، پیمایش است و از پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. بخشی از پرسشنامه، محقق ساخته است و در بخشی دیگر که به سنجش رضایت زناشویی میپردازد، از پرسشنامه استاندارد رضایت زناشویی والتر دابلیو هودسن بهره گرفته شده است. از بین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره بهزیستی در شهرستان رشت، 270 نفر به روش احتمالی ساده انتخاب شده اند.
یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی، میتوان گفت که 52 درصد از تغییرات متغیر ملاک (تقاضا برای طلاق) توسط سه متغیر پیش بین، تبیین میشود. این سه متغیر به ترتیب اثرگذاری شامل رضایت زناشویی، تصور مثبت از پیامدهای طلاق و دخالت والدین است.
نتیجه گیری: بر اساس نظریه شبکه، دخالت دیگران در زندگی زوجین، میتواند از طریق سلب قدرت تصمیم گیری از زوجین، سبب بروز اختلافات خانوادگی گردد و احتمال جدایی و طلاق را افزایش دهد. همچنین مطابق نظریه مبادله، همسرانی که نتوانسته اند انتظارات طرف مقابلشان را محقق سازند، موجب بروز پدیده طلاق میگردند. هر چه تصور مثبت از پیامدهای طلاق بیشتر شود، میزان تقاضای طلاق نیز افزایش مییابد.
کلید واژه ها:رضایت زناشویی، دادگاه خانواده ، علل طلاق ، تقاضای طلاق ، تصور مثبت از پیامدهای طلاق ،رشت (شهرستان) ، دخالت والدین
مقدمه و هدف پژوهش: استان گیلان، یکی از استان هایی است که از آمار و ارقام بالایی در زمینه طلاق برخوردار است. نگاهی به شاخص نسبت ازدواج به طلاق در گیلان، حکایت از آن دارد روند این شاخص، طی سال های 90 تا 95 رو به کاهش است، این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر تقاضای طلاق در شهر رشت و با استفاده از رویکردهای مبادله و شبکه انجام شده است.
روش پژوهش: روش این تحقیق، پیمایش است و از پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. بخشی از پرسشنامه، محقق ساخته است و در بخشی دیگر که به سنجش رضایت زناشویی میپردازد، از پرسشنامه استاندارد رضایت زناشویی والتر دابلیو هودسن بهره گرفته شده است. از بین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره بهزیستی در شهرستان رشت، 270 نفر به روش احتمالی ساده انتخاب شده اند.
یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی، میتوان گفت که 52 درصد از تغییرات متغیر ملاک (تقاضا برای طلاق) توسط سه متغیر پیش بین، تبیین میشود. این سه متغیر به ترتیب اثرگذاری شامل رضایت زناشویی، تصور مثبت از پیامدهای طلاق و دخالت والدین است.
نتیجه گیری: بر اساس نظریه شبکه، دخالت دیگران در زندگی زوجین، میتواند از طریق سلب قدرت تصمیم گیری از زوجین، سبب بروز اختلافات خانوادگی گردد و احتمال جدایی و طلاق را افزایش دهد. همچنین مطابق نظریه مبادله، همسرانی که نتوانسته اند انتظارات طرف مقابلشان را محقق سازند، موجب بروز پدیده طلاق میگردند. هر چه تصور مثبت از پیامدهای طلاق بیشتر شود، میزان تقاضای طلاق نیز افزایش مییابد.
کلید واژه ها:رضایت زناشویی، دادگاه خانواده ، علل طلاق ، تقاضای طلاق ، تصور مثبت از پیامدهای طلاق ،رشت (شهرستان) ، دخالت والدین
داوری در خصوص حقوق زنان در همه ابعاد و از جمله تصدی مناصب سياسي ـ اجتماعی مبتني بر درك درست از مؤلفههای زیادی از قبیل مبانی، اصول و دلایل فقهی و حقوقی اثباتکننده یا منعکننده و بررسی آنها میباشد. در زمینه دلایل فقهی و موازین حقوقی این مسأله، کتابها و مقالات زیادی منتشر شده، ولی از منظر مبانی و اصول، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. یافتههای این مقاله گویای آن است که با توجه به مبانی هستیشناختی، انسانشناختی و اصول محوری تعیینکننده حقوق و تکالیف، هرچند واقعیت تمایزهای حقوقی در حوزه حقوق خانواده میان زن و مرد قابل انکار نیست، اما تسری این تمایزات به مناصب سیاسی ـ اجتماعی نیاز به دلایل خاص دارد و نمیتوان مطابق مبانی و اصول پذیرفتهشده، محدودیت تصدی مناصب را در صورت رعایت ملاحظات شرعی، برای همه زنان در نظر گرفت.
کلید واژه ها:زن و مناصب سیاسی ، حقوق زنان ، مبانی هستیشناسی ، مبانی انسانشناسی ، زن در مناصب مدیریتی ،مناصب اجتماعی زنان
بزرگترین مهاجرت افغانها به ایران بعد از روی کار آمدن دولت جمهوری دمکراتیک افغانستان در 1978 و به واسطه درگیریهای گسترده داخلی آغاز شد. این سیل مهاجرتی در طی سالها همواره با فرازوفرودهای فراوانی مواجه بوده است. گرچه دلیل اصلی مهاجرت افغانها هرگز نگرش جنسیتی نبوده است اما همواره سایه مسائل جنسیتی همچون نبود امنیت برای زنان، صیانت از ناموس و ... به عنوان مؤلفههای بازدارنده نقش اساسی ایفا کردهاند. در این پژوهش تلاش شده دلایل عدم تمایل به بازگشت افغانها از دید زنان مورد بررسی قرار گیرد. با استفاده از نظریه دافعه و جاذبه مهاجرت و از طریق مصاحبه ساختارمند با 16 زن مهاجر در شهر مشهد و طی دو دوره زمانی مختلف پرسشهای اصلی تحقیق بررسی شد. جاذبههای ایران برای دختران و زنانی که در ایران متولد شدهاند بیشتر از زنانی است که بخش عمدهای از عمر خود را در افغانستان گذراندهاند. تغییر ساختار معیشتی و محیط جغرافیایی افغانهای مهاجر به ایران که عموماً از قوم هزاره هستند موجب شده نظام پدرسالار سنتی کارایی خود را از دست داده و از جامعه ایرانی متأثر شود. دلایل عدم بازگشت زنان افغان در دو دسته کلی قابل تقسیمبندی است: 1) مسائل درون فرهنگی که بازتابدهنده مشکلات و موانع موجود در ساختار اجتماعی و سنتی افغانستان است و عملاً به عنوان یک دافعه در بازگشت زنان نقش ایفا میکند گرچه تغییرات رخداده بعد از شکلگیری جمهوری اسلامی افغانستان بارقه امیدی نیز در دل آنها تابانده است و 2) مسائل برون فرهنگی که ناشی از جاذبهها و دافعههای جامعه ایرانی برای ایشان است خصوصاً برخورداری از آزادی و امنیت بیشتر در ایران برای زنان افغان علیرغم مشکلات و موانع تحصیلی و اجتماعی، به عنوان یک مؤلفه مؤثر در عدم بازگشت عمل میکند.
کلید واژه ها:زنان افغانی، زنان مهاجر ایران ، رویکرد جنسیتی ، مهاجران افغانی، مهاجرت زنان، مشهد ،بازگشت به افغانستان، عدم بازگشت مهاجران
زمینه و هدف: پژوه هدف از پژوهش حاضر، مقایسه الگوی کلی تولید علم، ضریب تاثیر و نیز نشر آزاد پژوهشگران بین المللی زن در مقایسه با مردان میباشد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از دو روش علمسنجی و وبسنجی کمک گرفته است. این پژوهش با رویکرد تطبیقی به بررسی وضعیت تولیدات علمی مردان و زنان پژوهشگر در رشته علوم و فناوری نانو و وضعیت مقالات آزاد و غیرآزاد آنان در وب میپردازد. جامعه پژوهش کلیه زنان و مردان پژوهشگر بین المللی دارای سه یا بیشتر از سه مقاله در رشته علوم و فناوری نانو در بازه زمانی 2007-2009 میباشد.
یافته ها: یافتههای پژوهش نشان میدهد که بهطور کلی بین زنان و مردان پژوهشگر بین المللی به لحاظ میانگین مقالات آزاد و نیز ضریب تاثیر اختلاف معناداری وجود ندارد، ولیکن بین فراوانی محققان زن و مرد اختلاف معناداری به نفع مردان وجود دارد.
نتیجه گیری: عامل جنسیت تاثیری بر رویکرد به نشر آزاد و نیز نمایانی، افزاش استناد و ضریب تاثیر ندارد.
کلید واژه ها:پژوهشگران زن ، تولیدات علمی زنان ،تفاوت جنسیتی ، تولید علم ، ضریب تأثیر ، پژوهشگران بینالمللی ، نشر آزاد، رشته علوم و فناوری نانو، مقالات دسترسی آزاد برخط ، تولیدات علمی مردان
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر مشخص ساختن ویژگی های کلی و توصیف چگونگی رشد تفکر انتقادی کودکان درباره خشونت رسانه ای و کلیشه های جنسیتی- اجتماعی موجود در چند نمونه از انیمیشن ها و بازی های رایانه ای محبوب دانش آموزان پسر گروه سنی 6 تا 12 سال مقاطع پیش از دبستان و دبستان شهرستان دزفول از طریق برنامه فلسفه برای کودکان است.
روش پژوهش: این پژوهش در مجموعه تحقیقات کیفی قرار گرفته و از روش نظریه زمینه ای به عنوان روش پژوهش استفاده شده است. به منظور جمع آوری داده ها از ابزاری همچون مشاهده، مصاحبه و تهیه چک لیست استفاده شد. این کار با نظر به مفهوم، چیستی، ویژگی ها و عناصر دو بعد تفکر انتقادی (تفکر منطقی و خلاق) و نیز شش دیدگاه معرفت شناسی (خود مرکز گرا، پس از مرکزگرایی، پیش از نسبی گرایی، نسبی گرایی، پس از نسبی گرایی و پیش از بین الاذهانی و بین الاذهانی) از طریق برنامه آموزش فلسفه برای کودکان انجام شده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 48 دانش آموز پسر به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمودنی ها طی 20 جلسه هفتگی، به مدت یک ساعت در قالب اجتماع پژوهشی (یا کاوشگری جمعی که مشارکت اجتماعی تمامی افراد، بحث، ابراز عقیده و نقد آراء و عقاید درباره محتواهای برانگیزاننده ارائه شده آزاد است و معلم بر خلاف کلاس های سنتی نقش تسهیل گر را دارد)، به بحث درباره محتوای رسانه های محبوبشان همچون گیم ها در جهت آگاهی از پدیده خشونت رسانهای و کلیشه های جنسیتی- اجتماعی پرداختند.
یافته ها: نتایج تحلیل یافته ها حاکی از برگشت پذیر بودن و تکاملی یا رشد یابنده بودن فرایند تفکر انتقادی کودکان به عنوان ویژگیهای اصلی می باشد. به این معنا که فرایند تحول تفکر انتقادی کودکان خطی نبوده و به طور مداوم در تمام پایه های ابتدایی بازبینی شده و مورد تجدید نظر و استفاده ی مجدد قرار گرفته و شیوه ی بازنمایی ها و معانی ساخته شده مشترک دانش آموزان در هنگام تعامل با یکدیگر در محیطی اجتماع پژوه پیچیده تر می شود.
نتیجه گیری: با استفاده از تحلیل یافته های پژوهش می توان گفت که رشد تفکر انتقادی کودکان در دو حوزه مورد نظر از سواد رسانهای از طریق فرایند هایی چون محو، تخصیص و انتقال یا گذر در سنین مختلف در چارچوبی ویژه اتفاق می افتد.
کلید واژه ها:کلیشههای جنسیتی ، تفکر انتقادی ،تفکر خلاق ، خشونت رسانهای، کلیشههای جنسیتی اجتماعی، برنامه آموزش فلسفه برای کودکان، تفکر منطقی
بیشتر...
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور شناسایی نیازهای اطلاعاتی بهداشتی و درمانی، آموزشی، مذهبی، اقتصادی، و فرهنگی زنان عشایر کوچنشین شهرستان کهگیلویه، نحوه استفاده از منابع اطلاعاتی، شناسایی مشکلات و موانع دسترسی و تعیین اولویت نیازهای اطلاعاتی آنان انجام گرفته است.روش: پژوهش حاضر، از نوع پژوهشهای کاربردی است که به روش پیمایشی و با بهکارگیری ابزار پرسشنامه محقق ساخته به همراه مصاحبه شفاهی بین 235 نفر از زنان عشایر انجام گرفته است. داده های گردآوری شده با استفاده از روشهای آماری توصیفی استفاده شد و داده ها با بهره گیری از نرمافزار آماری SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بیش از 60 درصد جامعه آماری مورد بررسی دارای تحصیلات ابتدایی بودند. مهمترین نیاز اطلاعاتی زنان عشایر کوچنشین، نیازهای اطلاعاتی بهداشتی با 2/36 درصد، و مهمترین انگیزه آنها جهت دسترسی و جستجوی اطلاعات، رعایت نکات بهداشتی جهت کمک به خانواده برای ایجاد یک زندگی سالمتر با 2/56 درصد بود. از میان منابع اطلاعاتی رادیو بیش از منابع دیگر با 9/57 درصد مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که 2/53 درصد زنان عشایر کوچنشین از وجود کتابخانه های عمومی به عنوان یک مرکز اطلاعرسانی آشنایی بسیار کمی داشتند. پاسخگویان مهمترین موانع دسترسی خود به منابع اطلاعاتی را صعبالعبور بودن راههای ارتباطی، کمبود زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی، عدم آشنایی با منابع اطلاعاتی، عدم دسترسی آسان به مراکز بهداشت و درمان، مراکز آموزشی، فرهنگی و خدماتی اعلام کردند.نتیجه گیری: به نظر میرسد که زنان عشایر کوچ نشین در دسترسی به منابع اطلاعاتی و اطلاعات ضروری مخصوصاً در زمینه بهداشتی و آموزشی با مشکلات فراوانی رو به رو هستند و نیازمند توجه ویژه هستند.
کلید واژها:زنان عشایر ،کهگیلویه و بویراحمد (استان) ،نیاز اطلاعاتی ، رفتار اطلاعیابی، نیازسنجی اطلاعات ، زنان عشایر کوچ نشین
زمینه و هدف: از میان گروههای خاص کاربران، به فرآیند اطلاعیابی سلامت زنان باردار کمتر پرداختهشده است. هدف مطالعه حاضر رسیدن به درکی عمیقتر از رفتار اطلاعیابی سلامت زنان باردار است.روش: پژوهش از نوع کاربردی بهصورت کیفی و با شیوه گراندد تئوری اجرا شد. دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 زن باردار از پنج بیمارستان تخصصی زنان در تهران گردآوری شد؛ سپس طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی که شیوه مورداستفاده در پژوهش گراندد تئوری است، تحلیل و مدل رفتار اطلاعیابی سلامت زنان باردار استخراج گردید.یافتهها: پنج طبقه مفهومی انگیزه اطلاعیابی، موانع اطلاعیابی، شیوه اطلاعیابی، اعتبارسنجی اطلاعات و اشتراک اطلاعات حاصل سه مرحله کدگذاری دادهها بود که برای تدوین الگویی از این فرآیند حول اندیشه اصلی«رفتار اطلاعیابی سلامت زنان باردار» توسعه یافتند. بر پایه یافتهها مهمترین نیازهای اطلاعاتی نیازهای روانی، تغذیه، سلامت مادر و جنین، شیوههای زایمان و مهمترین موانع اطلاعیابی، نداشتن فرصت کافی برای جستجوی اطلاعات، عدم توانایی در سنجش اعتبار مطالب و سطح بالای مطالب کتاب محسوب میشد. پزشک مرجع اولیه در کسب اطلاعات و از معیارهای مهم اعتبار سنجی به شمار میآمد نتیجه گیری: با توجه به اهمیت کسب اطلاعات در زنان باردار، مداخله مؤثر متخصصان علوم کتابداری و اطلاعرسانی در تأمین نیازهای اطلاعاتی، رفع موانع اطلاعیابی و تسهیل فرآیند اطلاعیابی آنان و توجه بیشتر به مراکز اطلاعرسانی ضروری به نظر میرسد. یافتههای این تحقیق همچنین میتواند مورداستفاده نهادهای مختلف ازجمله نهادهای متولی سلامت زنان باشد.
کلید واژه ها:سلامت زنان، زنان باردار ، گراندد تئوری، نیاز اطلاعاتی، رفتار اطلاعیابی
از دهه 1980، تمايل به كارآفريني براي كاهش بيكاري رو به فزوني نهاده است زيرا با توسعه كارآفريني فرصت هاي اقتصادي جديد ظهور يافته و كسب و كارهاي جديدي پديد آمده است. در جامعه ما شمار فراواني از افراد جامعه بيكارند. اما نيمي از جمعيت جامعه داراي وضعيت بحراني تر است. زنان سهم ناچيزي از بازار کار ايران را دارا مي باشند. از اين رو توسعه کارآفريني زنان بعنوان راهي براي برون رفت از بيكاري در كشور ضروري بنظر مي رسد.اين مقاله بخشي از يافته هاي پژوهش ميداني تحت عنوان «طراحي الگوي توسعه كارآفريني زنان در ايران » است. داده هاي اين تحقيق در بين 139 زن كارآفرين ايراني با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه جمع آوري شده است.مقاله حاضر، به بررسي مهمترين دلائل فردي زنان ايراني در توسعه كسب و كار پرداخته است و در نهايت پيشنهادهاي لازم در ترغيب زنان به ورود زنان به كسب و كار ارائه شده است.نتايج آزمون هاي آماري بيانگر آن است كه انگيزه ها و اهداف ترغيب كننده زنان در ورود به كسب و كار، نياز اقتصادي، كسب قدرت و اعتبار در جامعه و دستيابي به رضايت شغلي است كه از بين اين عوامل، دستيابي به رضايت شغلي موثرترين عامل زنان در ورود به كسب و كار است. هم چنين ويژگي هاي شخصيتي زنان كارآفرين استقلال طلبي، خلاقيت، توفيق طلبي و انعطاف پذيري است، كه از بين اين ويژگي ها، موثرترين ويژگي در توسعه كسب و كار زنان ايراني توفيق طلبي است.
کلید واژه ها:زن ایرانی ، زنان کارآفرین، توسعه کارآفرینی زنان ، اهداف ،انگیزه ، انگیزههای کارآفرینی، کسب و کار، توسعه کارآفرینی ،ایجاد کسب و کار ،کسب و کارهای کارآفرینانه، ویژگیهای شخصیتی زنان، پنج عامل شخصیت ،توسعه کارآفرینی زنان در ایران
هدف اساسي اين پژوهش تعيين ميزان فشار رواني مديران مدارس راهنمايي دخترانه شهر تهران، تعيين ميزان اثربخشي مديران مدارس راهنمايي دخترانه شهر تهران، تعيين رابطه ميزان فشارهاي رواني مديران با اثربخشي آنان در مدارس راهنمايي دخترانه شهر تهران، ميباشد. جامعه آماري آن شامل کليه مديران و دبيران رسمي مدارس راهنمايي تحصيلي دخترانه مناطق 19 گانه شهر تهران تشکيل ميدهد، که به شيوه نمونهگيري تصادفي ساده و چندمرحلهاي، تعداد 97 نفر مدير مدرسه از بين مديران زن مدارس راهنمايي شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب و تحقيق انجام شد. ابزار سنجش، از دو نوع پرسشنامه فشار رواني و پرسشنامه اثربخشي اجرا شد. در اين تحقيق از روش آماري ضريب همبستگي پيرسون استفاده شد. نتايج حاصل از تحقيق نشان داد که: 1) بين فشارهاي رواني و اثربخشي مديران 2) فشارهاي رواني ناشي از عوامل برون سازماني و درون سازماني 3) اثربخشي مديران مدارس رابطه معنيدار و معکوس وجود دارد. هرچه فشارهاي رواني ناشي از عوامل درون سازماني و برون سازماني افزايش يابد، اثربخشي کاهش پيدا ميکند: بين فشارهاي رواني به هر يک از عوامل درون سازماني و برون سازماني و زيرعاملهاي آن رابطه معنيداري مثبت و مستقيم وجود دارد.
هدف اين پژوهش بررسي سهم هر يک از مولفه هاي هوش هيجاني در پيش بيني ميزان رضايت مندي زناشويي دبيران زن متاهل مقطع متوسطه در شهر ايلام است. از اين جامعه 200 نفر با روش نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي انتخاب و با پرسشنامه هوش هيجاني بار – اون و رضايت زناشويي انريچ مورد آزمون قرار گرفتند. نتايج تحقيق نشان داد، مولفه هاي هوش هيجاني در ميزان رضايت مندي زناشويي دبيران زن متاهل مقطع متوسطه شهر ايلام موثر است.
کلید واژه ها:رضایت زناشویی ، هوش هیجانی ، ایلام ، دبيران زن ،دبیران متأهل