عنوان تحقیق حاضر مطالعه ای پیرامون مشارکت پذیری زنان گیلان می باشد که به طور موردی مشارکت اجتماعی بانوان داوطلب عضویت در انتخابات شورای شهر رشت در اسفند ۷۷ موضوع پژوهش واقع شده است و سوال اساسی تحقیق این است که چه عواملی در داوطلب شدن این دسته از بانوان در این نوع مشارکت اجتماعی موثر می باشد. در مرحله اول، فرضیه کلی و اساسی در ذهن نگارنده نقش بست بدین مضون که یکی از عوامل اصلی و مهم موثر بر مشارکت اجتماعی موثر می باشد. در مرحله اول، فرضیه کلی و اساسی در ذهن نگارنده نقش بست بدین مضمون که یکی از عوامل اصلی و مهم موثر بر مشارکت اجتماعی این بانوان می تواند وجود ایستارهای مشارکت جو در شخصیت آنان باشد. در این راستا برخی از شاخصهای آن مانند عزت نفس، استقلال رای، خلاقیت، مسئولیت پذیری، روحیه همکای و نوع دوستی به عنوان متغیر واسط تحقیق مدنظر واقع شد که براساس نظریات روانشناسی اجتماعی این متغیرها از محیطهای تربیتی - روانی مساعد نشات می گیرند. این محیطهای تربیتی - روانی به سطوح خرد و کلان تقسیم شدند. فرضیات در سطح خرد در ارتباط با تاثیر متغیرهای مستقلی مانند نقش خانواده، مدرسه، همسالان و دوستان، نحوه رفتار همسر، شغل و مطالعات و مسافرتهای فردی و در سطح کلان نیز تاثیر متغیرهایی مانند نگرش نخبگان سیاسی - مذهبی، قانون اساسی، انتخابات، انقلاب، جنگ، تشکلات جمعی و سازمانی مطرح شدند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر این عوامل متعدد جامعه پذیری در ایجاد و تقویت ایستارهای مشارکت جو در شخصیت کاندیداها بوده است و روشی که برای پژوهش حاضر برگزیده شده روش مصاحبه مشارکتی است که با دوازده تن از این بانوان که به طور تصادفی برگزیده شدند انجام پذیرفت. نتایجی که از بررسی و تحلیل این مصاحبه ها به عمل آمد این بود که در سطح خرد اکثر این بانوان ارزشها و ایستارها و مهارتهای اجتماعی مطلوبی را در تعامل با محیطهای جامعه پذیری مطلوبی مانند خانواده، مدرسه، همسالان، رفتار همسر، شغل و مطالعات و مسافرتهای فردی اکتساب نمودند و در این میان پیشینه مشارکت جمعی آنان در محیطهای تحصیل یا در تشکلات جمعی و سازمانی و نیز شاغل بودن آنان ( به جز یک نفر ) در پرورش ایستارهای مشارکت جو در شخصیت این بانوان وزن سنگین تری را به خود اختصاص می دهد. در سطح کلان نیز می توان گفت که بعد از انقلاب ساختار و گفتمان مساعدتری برای شناساندن حقوق و وظایف زنان در افکار عمومی جامع مهیا شد که به طور خاص در ارتقاء روحیات مشارکت جو و افزایش مشارکت اجتماعی این دسته از بانوان بی تاثیر نبوده است. در یک ارزیابی کلی می توان گفت که هر یک از این بانوان به استناد محیطهای رشد و پرورش اجتماعی، عاطفی و عقلانی مطلوب خود به گونه ای واجد ایستارهای مشارکتی شده که براساس آن برای داوطلب شدن در شورای شهر رشت نیز به عنوان جلوه ای از مشارکت اجتماعی پیشقدم شده اند.‬