آقای دکتر «نعمت الله صفری»، مدیر دانشنامه اهل بیت (ع) در ابتدای جلسه سوم کارگاه آموزشی شیوه های دانشنامه نویسی به اهداف و سیاست های دانشنامه اهل بیت (ع) اشاره کرد که مشروح آن در ادامه می آید:
اهداف و سیاستهای دانشنامه
این دانشنامه با توجه به اینکه از مرکز حوزوی صادر میشود و نویسندگان آن، طلاب هستند، اهداف و سیاستهایی را برای خودش تعریف کرده است. این نکته نیز قابلتوجه است که شورای علمی این دانشنامه از فحول علمای قم در رشته مورد نظر هستند.
اهداف:
1- ارائه چهره مثبت، معقول و قابل الگوبرداری از ائمه اطهار (ع) بهعنوان هدفی عالی؛
2- استفاده بالفعل و بالقوه از توان نیروهای علمی؛
3- رواج علمی نویسی میان طلاب؛
4- تربیت نسل علمی با برگزاری کارگاههایی با حضور صاحبنظرانی در عرصه تاریخ و دانشنامه نویسی.
سیاستها:
1- ارائه مقالاتی قابلرقابت با دیگر دایره المعارف ها و بلکه قویتر از آنها؛
2- ترجمه دانشنامه به زبانهای مختلف؛
3- تقریبی بودن مقالات؛
4- خرافه زدایی؛
5- بهرهگیری از توان و دانش حوزویان متخصص.
معرفی اجمالی از چارت کلی دانشنامه:
1- مدیر دانشنامه و شورای علمی: قدرتمندترین نهاد در این دانشنامه در شورای علمی است و همهچیز باید به تصویب این شورا برسد. این شورا را همان کسی نصب میکند که مدیر دانشنامه را نصبکرده است.
2- مدیر اجرایی: جناب آقای خیرخواه؛
3- مدیر بخش اخلاق: حجتالاسلاموالمسلمین «سیفالله صرامی»؛
4- مدیر بخش کلام و اندیشه سیاسی اجتماعی: حجتالاسلاموالمسلمین دکتر «محمدتقی سبحانی»؛
5- مدیر بخش تاریخ و سیره: دکتر «نعمت الله صفری فروشانی».
هرکدام از بخشها پنج تا هفت نفر عضو دارند و هر بخشی یک کارشناس مسئول دارد. کارشناس بخش تاریخ و سیره، آقای نعمتی و کارشناس بخش فقه و اخلاق، آقای قدیریان و کارشناس بخش کلام و اندیشه سیاسی اجتماعی، آقای اعتصامی میباشند.
سایت دانشنامه نیز بهعنوان پشتیبان نرمافزاری دانشنامه فعالیت میکند که مسئول آن آقای برادران هست.
*****
پسازآن، آقای دکتر احمد پاکتچی ادامه مبحث طراحی اولیه را مطرح نمودند:
دامنه مدخل
نویسنده در ابتدا باید چند سؤال اساسی را از خودش بپرسد:
1- مدخل در نظام مداخل و ارجاعات چه جایگاهی دارد؟
2- مدخل از نظر چه علمی باید بررسی شود؟ مهم است کدام بخش این مقاله را به من واگذار کرده است.
3- مدخل در چه حیطه تاریخی باید موردبررسی قرار گیرد؟ آیا قرار است از صدر اسلام بررسی کنیم تا عصر حاضر؟
4- مدخل در چه حیطه جغرافیایی باید بررسی شود؟ وقتی برخی بحثها شامل همه جهان اسلام است حیطه بیشتری را دربرمی گیرد تا جهان تشیع.
5- مدخل از چه اولویت و حجمی برخوردار است؟
با توجه به اینکه موضوع حجم بهشدت مهم است و اگر زیاد باشد تناسب مقالات را به هم میزند و تلخیص نیز هزینه مضاعفی را تحمیل میکند بنابراین منطقیترین راه این است که نویسنده بهاندازه بنویسد. قرار است نویسنده مرتباً با آن دانشنامه همکاری داشته باشد. کسانی که بهعنوان مؤلف درگیر کار دانشنامه میشوند باید مدیریت زمان کنند و از نظر اقتصادی برایشان مقرونبهصرفه باشد؛ بنابراین از آغاز مقدار موادی که آماده میکند باید با برنامهای که دارد متناسب باشد؛ بنابراین طراحی یک مقاله 1600 کلمهای با یک مقاله 20 کلمهای متفاوت است.
ویژگیهای عمومی موضوع
1- واضح بودن موضوع؛
اگر تیتر ابهام دارد باید برطرف شود. وقتی به ما بگویند در مورد تفویض مقاله بنویس اولین سؤال این است که کدام تفویض؟ مفوضه ای که غلات به آن معتقد بودند یا معنایی که در نقطه مقابل جبر است و برخی قائل بودند که خداوند امور خلایق را به خودشان تفویض کرده است. (پرهیز از تعبیرهای مبهم و یا چندمعنایی) اگر بخواهید تفویض را توضیح دهید در مقابل هرکدام از معانی آن، باید شمارهگذاری شود و توضیح داده شود که منظور کدام است؟
2- محدود بودن موضوع؛
مقالات در دانشنامه توزیع میشوند. اینگونه نباشد که در مورد یک مدخل مانند امامزاده، هر آنچه در مورد مفهوم امامزاده است بیاوریم؛ نام همه امامزادهها، راجع به معماری آنها، کیفیت زیارت و جایگاه آنها در میان مردم منطقه و ... . این کار، دانشنامه را از ترکیب اصلی خارج میکند. خود مؤلف نیز باید به این محدودیتها توجه کند و از این دامنه خارج نشود.
3- تفصیل پذیر بودن موضوع؛
موضوع، قابل لفونشر باشد. اگر مطلب بهاندازه کافی جزئی است نیازی به قرار دادن زیر موضوع ندارد.
4- بیطرفانه بودن موضوع؛
به این معنا که عناوین مدخل و زیر مدخل نمیتوانند پیشداوری داشته باشند؛ مثلاً اگر قرار است درباره دور و تسلسل صحبت کنیم نباید بنویسیم بطلان دور و تسلسل. در آنجا باید گزارش دهیم متکلمین مسلمان چه نظریاتی داشتهاند؟ موضع در متن اعلام میشود و در تیتر یک موضع کلی است.
5- جامعومانع بودن موضوع.
منابع برای پرداختن موضوع
1- رجوع به مقالات دانشنامهای پیشین؛
به دو صورت میتوان به مقالههای قبلی مراجعه کرد. مراجعه لازم این است که مقالههای پیشین را میخوانیم و دنبال یک سری خطوط کلی و مفاهیم کلیدی و ظرف زمانی و مکانی هستیم. اگر در این حد مراجعه کنیم کارمان خیلی خوب پیش میرود. چیزی که میتواند مضر باشد این است که دانشنامههای پیشین را جلویمان بگذاریم و شروع به فیشبرداری کنیم. یک اشکال اخلاقی شرعی دارد و اینکه احتمالاً سرقت ادبی اتفاق میافتد. این کار، اشکال روشی نیز دارد و آن اینکه اگر اینگونه باشد عملاً نگاه آن مقاله، به مقالات ما شکل میدهد و همان نگاه را دنبال خواهد کرد. اگر بخواهد تحت تأثیر مقالات قبلی قرار نگیرد مقالات قبلی آخرین منابعی که میبیند مقالات قبلی است. این کار باعث میشود تحت تأثیر نگرش آن مقاله قرار نگیرد.
2- رجوع به مقالات دیگر یا کتبی که درزمینهٔ مسئله موردبحث نوشته شده است.
منظور از مقالات دیگر، مقالات غیر دانشنامهای است. تأکیددارم که الآن در مرحله فیشبرداری نیستیم؛ بنابراین نگاه به مقالات غیر دانشنامهای منظور مقالاتی است که مثل دانشنامه میتواند اطلاعات به ما بدهد؛ مثلاً مقدمهها میتواند نگاه خوبی به ما بدهد. بهعنوانمثال برای کسی که میخواهد در مورد قرائات تحقیق کند دیدن مقدمه کتاب آقای شوقی ضیف در مورد ابوبکر بن مجاهد خوب است.
3- استفاده از فهرست آثار؛
در مواردی است که در مورد یک شخصیت تحقیق میکنیم. آثار و نوشتههای او میتوانند بسیاری از خطوط کلی را در اختیار ما قرار دهد. البته اختصاص به مقالات شخصیتی ندارد بلکه در مقالات مفهومی نیز کاربرد دارد؛ مثلاً اگر به مفهوم وصیت رسیدید و خواستید بدانید کتابهایی که در مورد وصیت نوشته شده است چه کتابهایی هستند؟ و چه کسانی؟ و در چه دورهای نوشتهاند؟ کاملاً مشخص است که کتابهای فهرست آثار، خطوط کلی را به ما میدهد که شاید از کتابهای دایره المعارفی نیز چنین فهرستهایی دیده نشود. یک سری کتابهای عمومی داریم مانند هدیه العارفین اسماعیل پاشا بغدادی.
در این زمینه لازم است بهعنوان نمونه منظورم را بهطور عملی در یک تحقیق نشان دهم؛ مثلاً هماکنون در مرحله مطالعه اولیه و طراحی برای مقاله امین الخولی هستم. برای اینکه در ذهنم مرور کنم که در مورد او باید چه بنویسم لیستی از آثار او را تهیه کردهام.
کار دیگری نیز کردهام و آن اینکه سال تألیف آنها را نیز تهیه کردهام. البته این کار در مورد قدما کار سختتری است؛ نمونهاش در مورد ابنبابویه است. در این کار، روند تألیف آنها را دنبال میکنیم این فرد در طول زندگی خودش چه تحولی داشته است و تفکرات او چه تغییراتی داشته است؟
مثلا در مورد امین الخولی، او کتابی دارد بنام «صله الاسلام باصلاح المسیحیه». این نشان می دهد که اسلام مسیحی موضوع و مسئله او است و میخواهد ببیند چه ارتباطی میان اسلام و رفرماسیون در غرب وجود دارد. این حرف را در سال 1935 میلادی و در ایام جوانی زده است.
در قدم بعدی به نظر میرسد روی خود اسلام متمرکز میشود و کتاب «التفسیر، معالمه، حیاته و منهجه الیوم» را می نویسد. وقتی میگوییم تفسیر یعنی قرآن، یعنی قرآن برای او اهمیت پیداکرده است و با قید الیوم نشان می دهد فهم روز برایش مهم و جدی است. این کتاب را در سال 1943 نوشته است.
در همان سال اثر دیگری از او منتشر می شود بنام «من هدی القرآن: فی رمضان».
اثر بعدی به کلی جنبه اش متفاوت میشود. در همان سال کتابی بنام «فی الادب المصری». دو نکته وجود دارد: یکی مسئله ادبیات است و دیگری مسئله مصر برایش مهم شده است. میشود گرایش او را به مسایل ادبی و توجهش به مسئله ملی گرایی در مصر را حس کرد. نتیجتا دانه دانه اینها را یادداشت میکنیم.
4- استفاده از داده های حاصل جستجو (سرچ نرمافزاری)؛
طبیعی است که نمیتوانستیم بیست سال پیش به یک پژوهشگر توصیه کنیم که از این ابزار استفاده کند ولی الآن توصیه میکنیم. در مکتبه اهل بیت و الحامع الکبیر. در مورد امین الخولی. نوع جستجویمان نیز سخت گیرانه نیست.
واقعیت قضیه این است که اگر این مراحل را طی کنیم مقاله به سامان نمیرسد و در برخی از مقالات که ساده تر به نظر میرسد رفتن این مسیر، کار را بسیار کوتاه میکند. اگر یک مقاله ای نوشتنش ده روز وقت می برد ارزش دارد دو روز برای طراحی وقت بگذاریم. چون همهچیز را می دانیم چگونه اتفاق میافتد. در کتاب هم همین کار را میکنیم. وقتی طراحی صورت می گیرد کافی است قطعه قطعه کار انجام شود ولی اگر این کار صورت نگیرد کار مبهم میشود.
5- رجوع به مقالات دانشنامهای مشابه؛
منظور این است که مثلا ممکن است در مورد امین الخولی مقاله دانشنامهای وجود نداشته باشد ولی دو مقاله خیلی خوب درباره «طه حسین» و «احمد امین» است و ممکن است آن مقالات را بخوانیم و ببینیم خطوط کلی در مورد افراد مشابه چگونه بوده است؟ چون امین الخولی معاصر آنها بوده است و ممکن است او نیز با آن افکار درگیر بوده باشد؟ در مورد قدما همینطور؛ مثلاً مقاله خوبی در مورد شیخ مفید نوشته شده است ولی در مورد ابوالصلاح حلبی نوشته نشده است. دیدگاه کلامی آنها نزدیک است. اگر ما خطوط کلی را از افکار و زندگی شیخ مفید پیگیری کنیم میتوانیم به صورت خطوط در زندگی حلبی نیز پیدا کنیم.
6- مسئله یابی با تفکر خلاق؛
نویسنده مجبور است خلاقیت به خرج دهد و دقیقا جاهایی باید از این تفکر خلاق استفاده کرد که در شرایط غیر متعارف هستیم و مقاله متعارف نیست. مسوولین دایره المعارف زمان توزیع مقالات خودشن این موارد را رعایت می کنند. وقتی می خواهند سفارش دهند، به فردی که تازه کار دایره المعارفی را شروع میکند نمی دهند.
سؤال: آیا میشود به مقالات دانشنامهای ارجاع داد؟ تحیلی را میتوان ارجاع داد؟
بهطور عادی نمی توان به مقاله دایره المعارفی ارجاع داد.
در برخی موارد خاص:
1- در دانشنامه قبلی مطلبی گفته شده است که نویسنده حاضر میخواهد آن را نقد کند؛ مثلاً در مورد شخصیتی مانند «ناشی اکبر» کتاب «مسایل الامامه» را منتشر کرده است و نویسنده اش فرد دیگری است و شما می خواهید بگویید که آنجا که گفته شده متعلق به «ناشی اکبر» است اینگونه نیست.
2- شاید نویسنده فلان مقاله، شخصی است که صاحب نظر در آن علم است و مشابه سخن او را نمیتوان در جای دیگر پیدا کرد. البته بنا باید بر این باشد که به مقاله دایره المعارفی ارجاع ندهیم مگر موردی بسیار خاص.
البته برخی از دایره المعارف ها قسمتی را دارند بنام «آثار برای مطالعه بیشتر» که در آنجا میتوان ارجاع داد.
سؤال: این روش در مورد اعلام مانند ائمه (ع) میتواند نتیجه دهد یا نه؟
جاهایی موضوع این قدر باز است که امکان جمع کردن آن وجود ندارد و در آن موارد از این مسیر پیش نمی رویم. فرد باید آن سواد را مبنا قرار دهد و شروع به حرکت بر اساس تفکر خلاق کند. او باید بر اساس دو چیز حرکت کند: 1- هدف؛ 2- پرهیز از تکرار.
با در نظر گرفتن این دو چیز باید شروع به کار انداختن تفکر خلاق کند و بررسی کند که موضوع مورد مطالعه از چه منظری باید مورد توجه قرار گیرد؟ منظور از تفکر خلاق این است که در دانشنامه تان مدخلی بنام اسلام دارید که نه میتوان مطرح کرد و نه میتوان حذف کرد. تمام این آثار، همه اش، اسلام است و همه به نوعی به اهل بیت (ع) مربوط میشود.
اولین چیزی که باید مد نظر قرار گرفته شود این است که این دانشنامه به دنبال چیست؟ مثلاً دیدگاه اهل بیت (ع) نسبت به اسلام. همین مسئله بسیاری مسایل را کنار میزند. همین هم خیلی باز است و در قالب مقاله نمی گنجد.
ریز مطالب مربوط به اسلام سر جای خودش می آید. اصول و فروع دین هر کدام سر جای خودشان می آیند. چیزی که باقی می ماند هیات ترکیبیه است. می خواهیم ببینیم از ترکیب اصول و فروع چه دینی از آب در می آید؟
در قدم بعدی باید فکر کنیم، مسئله را به این شکل شروع کنیم که از امام اول تا امام دوازدهم با یک نگاه تاریخی بررسی کنیم یا با تکیه بر اینکه ائمه همه نور واحدند؟ یا این که نگاه تاریخی را کنار بگذاریم و یک نگاه همزمانی تحلیلی داشته باشد. آیا ملاک ما بحث کردن در جایی است که اهل بیت (ع) از واژه اسلام استفاده کردند و در مقام تبیین اسلام بودند و یا اینکه هر جایی که سخنی گفته باشند و مربوط به اسلام باشد. اینها تصمیماتی است که باید از اول گرفته شود. در این قسمت کار حرفه ای است و باید بصورت شورایی تصمیم گیری شود.
سؤال: تاریخ نگارش یا مقدمه کتاب گاهی اوقات با تاریخ چاپ متفاوت است چه راهکاری؟ حجم کتاب نیز متفاوت است.
جای این دقتها در طراحی اولیه نیست. اول طراحی میکنیم و بعد فیشبرداری را شروع میکنیم که در این قسمت است که مهم میشود. بعدا وقت اصلاح کردن اطلاعات را داریم. الآن تصویر کلی می سازیم و بعدا این تصویر را اصلاح میکنیم.
منبع: دانش نامه اهل بیت(ع)