نگاهی به کتاب درآمدی بر مساله روابط زن و مرد در جامعه اسلامی
نوشته شده توسط دانشنامه زن مسلمانکتاب در آمدی بر مسئله روابط زن و مرد در جامعه اسلامی(گفتگو با جمعی از استادان حوزه و دانشگاه) به کوشش علیرضا فجری از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شده است.
«روابط زن و مرد» در جامعه امروز ایران، تحت تأثیر الزام ها و اقتضاهای متفاوت و گاه متعارض سنت و مدرنیسم، همچون بسیاری دیگر از موضوع های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مطرح در جامعه ما تبدیل به موضوعی پیچیده و چندوجهی شده است که بهراحتی نمیتوان در مورد «چیستی»، «چرایی» و «چگونگی» آن اظهار نظر کرد.
با مطالعه ای اجمالی میتوان موارد متعددی از تفاوت ها و تعارض های موجود در این زمینه را برشمرد:
۱. احکام و آموزه هایی که دستگاه های تبلیغی و آموزشیِ دینی ترویج میکنند، زنان را به حضور هرچه کمتر در جامعه و بهحداقلرساندن ارتباط با مردان دعوت میکنند؛ درحالیکه ساختارها و نهادهای اجتماعی - خواسته یا ناخواسته - آنان را به عرصه اجتماع و به تبع آن ارتباط و اختلاط با مردان میکشانند؛ برای نمونه یونسکو در سالهای اخیر دورههایی را تحت عنوان «توانمندسازی زنان» در ایران برگزار کرده است که در آنها بر مسائلی چون اشتغال زنان و حضور در جامعه و ترویج مباحثی از فمنیسم تأکید میشود.
۲. در آموزش های رسمی بر محدودیت و ممنوعیت هرگونه رابطه دختر و پسر پیش از ازدواج شرعی تأکید میشود؛ ولی در برنامههای صدا و سیما از جمله فیلم های سینمایی و سریالها، روابط آزاد و خارج از چارچوب ازدواجِ دختر و پسر، بهگونه ای جذاب به نمایش در میآید.
۳. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «خانواده» را واحد بنیادی جامعه اسلامی میداند و دولت اسلامی را به برنامه ریزی و قانونگذاری برای آسانکردن تشکیل خانواده فرا میخواند؛ ولی برنامه ها و سیاست های اجتماعی و اقتصادی بهگونه ای است که هر روز شرایط تشکیل خانواده سختتر و سختتر میشود و درنتیجه ممکن است برخی از جوانان به جای تشکیل خانواده به برقراری روابط آزاد جنسی روی آورند.
این تعارض ها و تفاوت های آشکار موجود در مقام نظر و عمل، ضرورت مطالعه و پژوهش دوباره در موضوع روابط زن و مرد در جامعه امروز ایران را آشکارتر میسازد؛ مطالعه و پژوهشی که الزاماً فقهی و حقوقی نیست و حوزه های مختلفی از علوم، شامل جامعه شناسی، روانشناسی، علوم تربیتی، مطالعات فرهنگی و حتی اقتصاد را در بر میگیرد.
با توجه به ابعاد مختلف موضوع و پیچیدگیهای خاص آن به نظر میرسد پژوهشهای نوشتاری و کتابخانهای کفایت نمیکند و باید گفتگو با کارشناسان را به کمک آن آورد؛ بر همین اساس تلاش کردهایم تا با فراهمآوردن مجموعهای از گفتگوهای علمی به صورت تخصصی، ابعاد گوناگون روابط زن و مرد در جامعه اسلامی ایران را بررسی و تبیین کنیم. با توجه به اهدافی که پژوهشکده فقه و حقوق آن را دنبال میکند، سعی شد تا از صاحبنظران حوزوی بیشتر استفاده شود و تحقیق حاضر رنگ و بوی فقهی داشته باشد؛ به همین جهت با حضرات آیات ابراهیم امینی، محیالدین حائری، احمد بهشتی، محمد یزدی و حجج الاسلام و المسلمین حسنعلی علیاکبریان، مهدی مهریزی و محمدرضا زیبایینژاد گفتگو شد. در بخش جامعهشناسی نیز با پروفسور فرامرز رفیعپور و در بخش روانشناسی با سرکار خانم دکتر نوابینژاد گفتگو شده است.
برای مصاحبهها سؤالهای زیادی از قبل طراحی و برای افراد ارسال شد تا با آمادگی بیشتری بحث را مطرح کنند و به پرسشها پاسخ دهند. هر یک از افراد با توجه به تخصص خود به بخشی از پرسشها پاسخ میدادند و بخشی از آنها را بیپاسخ میگذاشتند؛ البته اینگونه نیز نبود که به همین پرسشها اکتفا شود، بلکه به جهت آنکه مصاحبهکنندگان نیز دارای وجاهت علمی و از تخصص لازم در زمینه مورد بحث برخوردار بودند، در حین گفتگو، پرسشهای جدیدی در جهت غنای هرچه بیشتر تحقیق مطرح گردید.
پرسش های گفتگوها در دو دستۀ پرسش های جامعهشناسانه و روانشناسانه و پرسشهای فقهی - حقوقی تنظیم گردید که در اینجا آنها را مرور میکنیم:
الف) پرسشهای جامعه شناسانه و روان شناسانه
۱. وضعیت روابط زن و مرد در ایران امروز چگونه است؟ این روابط از چه ویژگی ها و مشخصاتی برخوردار است؟
۲. آیا اساساً مسئله ای با عنوان «روابط زن و مرد» در نظام جمهوری اسلامی ایران وجود دارد؟
۳. نظریه ها و الگوهای پذیرفتهشده در زمینه توسعه و مدرنیسم - بهویژه از دهه دوم انقلاب اسلامی به بعد - چه نقشی در شکلگیری وضعیت امروز روابط زن و مرد در ایران داشتهاند؟
۴. آیا نداشتن طرح و الگویی مشخص برای ساماندهی روابط زن و مرد در جامعه اسلامی، در ایجاد وضعیت فعلی مؤثر بوده است؟
۵. مسائل و مشکلات اقتصادی و به تبع آن رویآوردن زنان به بازار کار، چه تأثیری بر شکلگیری الگوهای رایج روابط زن و مرد داشته است؟
۶. آیا میتوان گفت سیاستهای نظام جمهوری اسلامی در زمینه آموزش عالی دختران و حضور روزافزون آنان در رشته های مختلف دانشگاهی، زمینه ساز اختلاط و ارتباط گسترده زن و مرد در جامعه ما بوده است؟
۷. رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری بهویژه تلویزیون و سینما چه نقشی در گسترش الگوهای جدید روابط زن و مرد و دامنزدن به اختلاط داشته اند؟
۸. افزایش ارتباطات ایرانیان با خارج کشور چه به صورت مستقیم (مهاجرت و مسافرتهای خارج کشور) و چه به صورت غیر مستقیم (از طریق شبکه اینترنت و شبکه های ماهواره ای) در این زمینه چه نقشی داشته است؟
۹. تغییر الگوهای همسریابی بهویژه در شهرهای بزرگ، دشوارشدن شرایط ازدواج و تشکیل خانواده و دیگر مباحث مرتبط با این موضوعات چه نقشی در گسترش اختلاط و ارتباط زن و مرد در جامعه داشته است؟
۱۰. آیا میتوان گفت افزایش ارتباط و اختلاط زنان و مردان در جامعه از آثار گریزناپذیرِ تغییر بافت و ساختار سنتی جوامع و رفتن به سمت مدرنیسم و رشد و توسعه اقتصادی است؟
۱۱. آیا اساساً حضور و مشارکت سیاسی - اجتماعی زنان بدون ارتباط و اختلاط با مردان امکانپذیر است؟
۱۲. دیگر کشورها - اعم از کشورهای غربی و اسلامی - چه طرح ها و الگوهایی برای ساماندهی روابط زن و مرد در جامعه داشتهاند؟
۱۳. آیا میتوان تنها با افزایش دستگاههای نظارتی و ایجاد شیوههای بازدارنده مانع از گسترش اختلاط و ارتباط زن و مرد در جامعه شد؟
۱۴. برای ساماندهی روابط زن و مرد در ایران چه اقدامهایی باید در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... انجام شود؟
ب) پرسشهای فقهی ـ حقوقی
۱. آیا شرایط زمان و مکان و تغییر مناسبات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... میتواند بر محدوده و شرایط روابط مجاز زن و مرد اثر بگذارد؟
۲. آیا ضرورتها و نیازهای عصر ارتباطات و مناسبات حاکم بر جوامع مدرن میتواند جواز ارتباط و اختلاط زن و مرد شود؟ آیا میتوان در این زمینه قایل به حکم ثانوی شد؟
۳. اگر امر دایر مدار بین تندادن به اقتضائات عصر ارتباطات و جوامع مدرن و درنتیجه پذیرش ارتباط و اختلاط نامحدود زن و مرد و نپذیرفتن اختلاط و ارتباط زن و مرد در جامعه و در نتیجه دورماندن از اقتضائات دنیای مدرن و عصر ارتباطات شود، نظام اسلامی کدام یک از این دو فرض را باید بپذیرد؟
۴. آیا میتوان گفت چون با گسترش جوامع و توسعه شهرنشینی، روشهای سنتی همسریابی تغییر کرده و افراد برای همسریابی ناگزیر به ایجاد سطحی از ارتباط و اختلاط با جنس مخالف خودند، نظام اسلامی چارهای جز پذیرش حداقلی از ارتباط و اختلاط زن و مرد در جامعه ندارد؟
۵. برای ساماندهی روابط زن و مرد در جامعه و جلوگیری از اختلاط و ارتباط نامشروع، چه راهکارهایی در نظام حقوقی اسلام در نظر گرفته شده است؟ آیا در این راهکارها بیشتر بر پیشگیری و بازدارندگی تأکید شده است یا بر تنبیه و مجازات متخلفان؟
۶. آیا میتوان برای جلوگیری از افزایش ارتباط و اختلاط نامشروع دختران و پسران در جامعه، الگویی به نام «روابط سالم دختران و پسران مجرد» را مطرح کرد؟
۷. آیا ازدواج موقت میتواند راهکاری برای جلوگیری از توسعه ارتباط و اختلاط نامشروع زنان و مردان در جامعه باشد؟
۸. آیا نظام اسلامی میتواند مناسبات مختلف اجتماعی، اعم از مناسبات اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، شهرسازی و... را بهگونهای سامان دهد که بالضروره منجر به افزایش ارتباط و اختلاط زن و مرد در جامعه گردد؟
۹. آیا نظامهای فقهی - حقوقی اسلام برای ساماندهی روابط زن و مرد در جامعه کافیاند؟
۱۰. در ساماندهی روابط زن و مرد در جامعه آیا باید اصل را بر برائت گذاشت و همه ارتباطهایی را که در فضاهای عمومی بروز و ظهور مییابد، شرعی تلقی کرد یا عدم برائت جاری میشود و درنتیجه احراز مجوز شرعیِ ارتباط لازم است؟
۱۱. آیا با توجه به شرایط امروز جامعه ما که معمولاً پسرها تا حدود ۲۵ تا۳۰سالگی به دلیل تحصیل، سربازی و مانند آن به استقلال مالیِ لازم برای تشکیل خانواده نمیرسند، میتوان نوعی ارتباط محدود میان دختران و پسران را قبل از ازدواج پذیرفت؟
مباحثی که در این مجموعه منعکس شده، دیدگاه افراد گفتگوشونده است. در اینجا به صورت بسیار اجمالی به گفتگوهای مطرحشده میپردازیم.
۱. مسئلهبودن موضوع روابط زن و مرد
هنگامی که بین وضعیت موجود و نقطه آرمانی تفاوت معناداری وجود داشته باشد، میتوان بر آن اطلاق «مسئله و مشکل» کرد و این امر در موضوع روابط زن و مرد در جامعه امروز مطرح است و لازم است برای حل این مسئله به دنبال راهکار باشیم. از جمله دلایل مسئلهبودن این موضوع میتوان به تزلزل نظام خانواده و تهدید پایههای آن، ازبینرفتن حرمتها و شکستهشدن مرزهای روابط زن و مرد و به تبع آن گسترش فسادهای جنسی، پیچیدگیهای روابط زن و مرد در جامعه امروز همچون ارتباطات مجازی و... اشاره کرد.
۲. موضوعشناسی روابط زن و مرد
اگر بخواهیم برای ساماندادن به روابط زن و مرد برنامهریزی دقیق و جامعی داشته باشیم، ناگزیریم ارتباطات زن و مرد را در عصر کنونی بازخوانی کنیم. برای این منظور باید مختصات جامعه کنونی را بشناسیم. برخی از مختصات عبارتاند از:
الف) ارتباطیشدن جامعه: مؤلفه ارتباطات جزو لاینفک جوامع کنونی است که تأثیر بسزایی بر عرصههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی گذاشته است؛ برای مثال ارتباطات، مقوّم بسیاری از مشاغل است و چون زنان از حیثیت ارتباطی قویتر از مرداناند، مطالبه برای حضور آنان در عرصههای مشارکت اجتماعی و اقتصادی رو به افزایش است. همچنین در هم آمیختهشدن فضای ارتباطات حقیقی و مجازی موجب کمرنگشدن حیا و بالارفتن مطالبات جنسی در این نوع ارتباطات شده است.
ب) تحول در هویت جنسی: تصوری که هر کسی، زن یا مرد، از خودش دارد یا تصور و تعریفی که جامعه از زن و مرد دارد، پیوسته در حال تغییر است. این بههمریختگیِ مرزهای زنانگی و مردانگی پیامدهایی دارد، مثل افزایش طلاق، افزایش روابط جنسی، افزایش همجنسگرایی، افزایش اشتغال زنان. همه اینها در نهایت به تزلزل ساختار و نظام خانواده میانجامد.
ج) مهار جمعیت: سیاستهای کاهش جمعیت که دامن کشور ما را نیز گرفته، ارتباط بسیار زیادی با روابط زن و مرد دارد؛ برای مثال کاهش جمعیت موجب افزایش مطالبات جنسی مردم میشود؛ به این معنا که هرچه زنانِ جوان بیشتر درگیر بچهداری شوند، انرژیشان تخلیه میشود و به کمترشدن مطالبات جنسی آنان میانجامد؛ بنابراین کارشناسان غربی معتقدند اگر در جامعهای سیاست مهار جمعیت اعمال شد، باید به تبع آن، سیاست تسامح جنسی نیز اعمال شود. از دیگر مضرات کاهش جمعیت میتوان به فرزندسالاری اشاره کرد که موجب میشود فرزند نتواند با شرایط سخت جامعه کنار آید و با کوچکترین فشار مثل فشار جنسی از کوره در رَود.
ح) فراغتیشدن جامعه: به موازات صنعتیشدن جامعه، اوقات فراغت مردم نیز افزایش مییابد و هویت فراغتی بر چنین جامعهای حاکم میشود. از جمله مسائل مرتبط با فضای فراغتی، گسترش ارتباطات مردم با یکدیگر، پرسهزنی و خیابانگردی و به تعبیری ولگردی مدرن است.
خ) مدرنشدن جامعه؛ جامعۀ مدرن اصالت را به فرد میدهد و به سمت شادکامی فعلی فرد ختم میشود نه مصلحت وی و در چنین جامعهای بسیاری از ارزشهای دینی کمرنگ میشود یا از بین میرود.
۳. حکم فقهی حضور زنان در اجتماع
در کنار تغییر و تحولاتی که در جوامع جهانی از نظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی به وجود آمده و جامعه ما هم به شکلی از آن تغییر و تحولات تأثیر پذیرفته و نیز با تشکیل حکومت اسلامی، نه تنها فرصتهایی برای حضور بانوان در جامعه از نظر علمی و شغلی ایجاد شده که الزاماتی نیز برای حضور آنان به وجود آمده است؛ مثلاً حضور زنان در مجلس شورای اسلامی یا برخی از نهادهای سیاستگذاری، حضور زنان در مشاغل زنانه که ممنوعیت حضور مردان وجود دارد از نظر برخی از صاحبنظران، از جمله مصادیق الزام حضور زنان تلقی میشود.
در چنین جامعهای که خواه ناخواه ارتباط و اختلاط بین زن و مرد ایجاد میشود، این پرسش مطرح میگردد که موضع اسلام در برابر این ارتباط و اختلاط چیست؟
در پاسخ باید گفت دین از اختلاط به معنای ارتباط زن و مرد بدون رعایت حدود شرعی، نهی صریح کرده است؛ مثل اینکه دو کارمند زن و مرد با یکدیگر شوخی بکنند و حرفهایی بزنند که زمینه گناه را فراهم کند وگرنه صرف حضور زنان در کنار مردان با حفظ حریمها مصداقی از اختلاط تلقی نخواهد شد.
ارتباط بدون اختلاط هرچند حرمتی ندارد، بنا بر اصلی کلی که از روایات متعدد اتخاذ شده است، میتوان گفت اسلام با حضور حداقلی زنان در جامعه موافق است و میکوشد با وضع احکام الزامی یا استحبابی، حضور آنان را در جامعه به حداقل برساند و به حضور آنان در اجتماع جهت دهد؛ البته طبیعی است زنی که میخواهد در جامعه حضور پیدا کند و مسئولیت بپذیرد، باید عفیف باشد و قدرت کنترل خویش را داشته باشد و بهراحتی اجازه ندهد شهوات بر او غالب شود.
هرچند موضع شریعت در این زمینه مشخص است، ما در این مدت زمانی که از تشکیل انقلاب میگذرد نتوانستهایم این اصول و قواعد روابط صحیح زن و مرد را به جامعه منتقل کنیم؛ به همین دلیل شاهد آنیم که حدود روابط صحیح زن و مرد در کشور ما جاافتاده نیست و حتی گاهی احساس میشود این حدود در برخی از کشورهای غربی جاافتادهتر و تعریفشدهتر است؛ برای مثال در محیطهای کاریِ برخی از کشورهای غربی، هر کس کار خود را مسئولانه انجام میدهد و جدی است و برخی از ارتباطات نامتعارفِ محیطهای کاری ما در آنجا وجود ندارد.
اگر ما نتوانیم اصول صحیح روابط زن و مرد را در جامعه نهادینه کنیم، آفات و آثار منفی آن موجب خواهد شد جهات مثبت حضور تحتالشعاع قرار گیرد و حتی زندگی زناشویی و خانوادگی افراد را به سردی یا فروپاشی بکشاند.
۴. حضور زنان در مجامع علمی
یکی از اقتضائات عصر کنونی که موجب حضور پررنگ زنان در سطح اجتماع شده، حضور در دانشگاهها برای ادامه تحصیلات عالیه است. این حضور ممکن است مفاسدی به دنبال داشته باشد که ریشه برخی از این مفاسد به قصور و تقصیرخود ما برمیگردد.
از جمله این مفاسد، ارتباطات زن و مرد در دانشگاههاست؛ بر همین اساس برخی از صاحبنظران پیشنهاد کردهاند در دانشگاهها تفکیک جنسیتی صورت گیرد. تفکیک دختر و پسر که موجب تمرکز بیشتر دانشجویان و به تبع آن به ارتقای علمی آنان میانجامد، امر غریبی نیست و ما این شیوه را از سنین کودکی فرزندانمان یعنی از همان دبستان که هنوز بچهها به سن بلوغ نرسیدهاند و تحریکات جنسی هم ندارند، به کار بستهایم و این شیوه را تا دبیرستان پی میگیریم و دقیقاً در زمانی که جوانان در اوج هیجانات جنسی به سر میبرند، آنان را با یکدیگر مختلط میکنیم و این اختلاط محصول رژیم گذشته است و ما این شیوه را اصلاح نکردیم.
البته در مقابل، نظر دیگری نیز وجود دارد که لزومی در تفکیک دختر و پسر در دانشگاه نمیبیند؛ چراکه اصل ارتباط دختر و پسر با حفظ حریمها را ممنوع شرعی نمیداند.
افرادی که تفکیک را پیشنهاد میکنند معتقدند این تفکیک باید اصولی و با برنامهریزی باشد تا این تفکیک به تبعیض نینجامد؛ مثلاً اینگونه نباشد که تمام امکانات دانشگاه یا رشتههای برتر دانشگاهی به یکی از این دو اختصاص یابد، بلکه باید با رعایت مساوات و عدالت باشد. باید تمام امکاناتی که به پسرها میدهیم، به دخترها هم اختصاص یابد. در این راه هم میتوان یک دانشگاه را دو قسمت کرد مثل دانشگاه قم و هم میتوان نیمی از هفته را به مردان و نیمی دیگر را به خانمها اختصاص داد مثل دانشگاه علامه طباطبایی. همچنین میتوان یک دانشگاه را بهطورکامل به دختر یا پسر اختصاص داد مثل دانشگاه حضرت معصومه قم یا الزهرای تهران.
۵. وظایف حکومت در ساماندادن به روابط زن و مرد
گستره وظایف حکومت اسلامی بسیار زیاد است. چنین حکومتی علاوه بر برقراری نظم و امنیت و تأمین معاش و تأمین آزادیهای اجتماعی - سیاسی و مانند آن، در مورد مجموع تعالیم اسلامی اعم از عقاید، احکام شرعی و تعالیم اخلاقی مسئولیت دارد و باید برای مردم خیرخواهی و زمینه رشد و تعالی معنوی آنان را فراهم کند؛ البته طبیعی است نوع مسئولیت حکومت در هر یک از این امور متفاوت است. در برخی از احکام، حکومت باید اجرای آن را به دست گیرد همچون جنگ و جمعآوری وجوهات شرعی؛ اما در برخی دیگر از احکام و تعالیم شرعی و اخلاقیات، حکومت باید زمینهسازی اجرای حداکثری این احکام در جامعه را فراهم آورد و موانع اجرای آن را بردارد همچون اقامه نماز، حجاب زنان، ساماندهی روابط زن و مرد.
حکومت در زمینه ساماندهی روابط زن و مرد بهطورخاص دو مسئولیت دارد:
الف) سیاستگذاری، یعنی طراحی وضعیت مطلوب بر اساس وضعیت موجود جامعه و اقتضائات حاکم؛
ب) طراحی برنامهای جامع برای سامانبخشی به روابط زن و مرد؛ به این معنا که همه زوایای فعالیتی حکومت در موضوع روابط، یکسانسازی و هماهنگ بشود و اینگونه نباشد که هر یک جزیرهای عمل کنند.
این زوایا عبارتاند از: تبلیغ، تعلیم و انجام فعالیتهای فرهنگی، قانونگذاری و اجرای مجازات.
۶. راهکارهای ساماندهی روابط زن و مرد
برای ساماندهی روابط زن و مرد چند راهکار وجود دارد:
الف) کنترل و تأمین نیازهای جنسی مردم. برای این کار باید در سطح جامعه برنامهریزی شود. در برنامهریزیها باید به فرهنگسازی برای ازدواج و تأمین تسهیلات ازدواجِ دائم برای جوانان فکری اساسی شود. اگر امکان ازدواج برای برخی از جوانان مهیا نبود مجبوریم شرایط ازدواج موقت را برای آنان فراهم کنیم؛ چون همه جوانان را نمیشود به صبر و خویشتنداری جنسی وادار کرد و طبیعتاً ارضای جنسی از طریق ازدواج موقت بهتر از ارضای آن از راههای غیرشرعی است.
ب) اصلاح نظام تربیتی کشور و نهادینهکردن مفاهیم غیرت، حیا، عفت، خویشتنداری جنسی و مانند آن در نظام آموزش و پرورش کشور.
ج) آگاهیدادن به جوانان در مورد زمینههای اغفال و فریب. باید مختصات روانشناسی زن و مرد را به جوانان یاد بدهیم و اینکه اگر جوان وارد محیطی مختلط شد، چگونه بتواند ارتباط برقرار کند